ترجمه مقاله

معارض

لغت‌نامه دهخدا

معارض . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ معرض . (بحرالجواهر، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). محلهای عرضه کردن . جاهای نمایش : زن صاحب جمال در بعضی ملابس خوبتر نماید و کنیزک بیش بها در بعضی معارض خریدارگیرتر آید. (المعجم چ مدرس رضوی ص 331).
ترجمه مقاله