ترجمه مقاله

معافسة

لغت‌نامه دهخدا

معافسة. [ م ُ ف َ س َ ] (ع مص ) همدیگر مروسیدن . (منتهی الارب ). همدیگر را مروسیدن . (ناظم الاطباء).چاره و معالجه کردن و گویند؛ بات یعافس الأمور. (ازاقرب الموارد). || پای فانشستنگاه کسی زدن . (تاج المصادر بیهقی ). پای بر سرین کسی زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بازی کردن با زن خویش . (از اقرب الموارد). و رجوع به معافزه شود.
ترجمه مقاله