ترجمه مقاله

معاقب

لغت‌نامه دهخدا

معاقب . [ م ُ ق َ ] (ع ص ) شکنجه شده و عقوبت کرده شده و عذاب کرده شده . (ناظم الاطباء). آن که به سزای عمل بد خویش رسیده . عقوبت شده . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || پیروی کرده و از پس کسی در آمده . (ناظم الاطباء). کسی که دیگری از پی او در آمده یا سوار شده : معاقب آن کس باشد که برنشیند نه آن کس که فروآید. (المعجم چ دانشگاه ص 66).
ترجمه مقاله