ترجمه مقاله

معبا

لغت‌نامه دهخدا

معبا. [ م ُ ع َب ْ با ] (ع ص ) تعبیه شده . نصب شده :
خاک پاشان که بر آن سنگ سیه بوسه زنند
نور در جوهر آن سنگ معبا بینند.

خاقانی .


ترجمه مقاله