ترجمه مقاله

معتجل

لغت‌نامه دهخدا

معتجل . [ م ُ ت َ ج َ ] (ع ص ) زود و سریع. (کلیات شمس چ فروزانفر، ج هفتم فرهنگ نوادر لغات ) :
بسته بود راه اجل نبود خلاصش معتجل
هم عیش را لایق نبد هم مرگ را عاشق نشد.

مولوی (کلیات شمس ایضاً).


ترجمه مقاله