ترجمه مقاله

معتصم

لغت‌نامه دهخدا

معتصم . [ م ُ ت َ ص ِ ] (اِخ ) معتصم باﷲ :
آنچه این مهتر دهد روزی به کهتر شاعری
معتصم هرگز به عمراندر نداد و مستعین .

منوچهری .


کجا شده ست چو هارون و بعد او مأمون
کجاست معتصم و معتضدکجاست دگر.

ناصرخسرو.


ترجمه مقاله