ترجمه مقاله

معد

لغت‌نامه دهخدا

معد. [ م َ ] (ع اِ) خصیةالثعلب را گویند. (برهان ) (آنندراج ). دارویی که آن را سعلب و یا خصیةالثعلب نامند. (ناظم الاطباء). خصی الثعلب است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به خصی الثعلب شود.
ترجمه مقاله