ترجمه مقاله

معرش

لغت‌نامه دهخدا

معرش . [ م ُ ع َرْ رَ ] (ع ص ) درخت رز وادیج بسته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ):رز معرش که میانه ٔ آن یکساله بوده است و ضیعه ٔ آن به همه رستاقهای یکی بوده است . (تاریخ قم ص 113). دیگرنهری که بر هر دو طرف آن میانه نشانده باشند اعم ازآنکه معرش باشد یا غیرمعرش و به زبان قمی ساباط گویند... (تاریخ قم ص 107).
ترجمه مقاله