ترجمه مقاله

معز

لغت‌نامه دهخدا

معز. [ م ُ ع ِزز ] (ع ص ) گرامی دارنده . (آنندراج ). کسی که تعظیم می کند و عزیز می دارد. (ناظم الاطباء). عزیزکننده . عزت بخش . مقابل مُذِل ّ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
وان قلم اندر بنانش گه معز و گه مذل
دشمنان زو با مذلت دوستان بااعتزاز.

منوچهری .


ترجمه مقاله