ترجمه مقاله

معصاء

لغت‌نامه دهخدا

معصاء. [ م َ ] (ع ص ) زنی که جهجهان می رود. || آنکه احساس شکستگی می کند در طرف بدن از بسیاری اسب تاختن و جز آن . || آنکه درد پای دارد از بسیاری راه رفتن . || آنکه پی پای وی پیچیده باشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله