ترجمه مقاله

معیب

لغت‌نامه دهخدا

معیب . [ م ُ ع َی ْ ی َ ] (ع ص ) معیوب . عیب ناک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
چو آبی به یک جا مهیا شود
شود حوضه و آنگه به دریا شود
معیب بود تا بود در مغاک
معلق بود چون بود گرد خاک .

نظامی .


و رجوع به تعییب شود.
ترجمه مقاله