ترجمه مقاله

معیر

لغت‌نامه دهخدا

معیر. [ م ُ ع َی ْ ی َ ] (ع ص ، اِ) ثوب معیر؛ جامه ٔ گور چشم . (مهذب الاسماء). قسمی از جامه ٔ ابریشمین منقش که در آن خالهایی باشد شبیه به چشم گورخر. (ناظم الاطباء): که وراء ممزج و معرج بغدادی و مطیر و معیر ششتری و دبیقی و قباطی مصری ووشی عدنی و برد یمنی تواند بود. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 304). || سنجیده شده :
نرانم بر زبان جز این سخن را
که بر معیار عقل آید معیر.

ناصرخسرو (دیوان چ تقوی 183).


ترجمه مقاله