ترجمه مقاله

مغبه

لغت‌نامه دهخدا

مغبه . [ م َ غ َب ْ ب َ] (ع اِ) مغبة. پایان کار. انجام : و چون وقوف بر مغبه ٔ احوال ایام و نقض و ابرام او حاصل نیست و احتمال شری ... قایم قضیه ٔ عقل باشد پیش از وقوع چاره ٔ آن جستن . (مرزبان نامه ). و رجوع به مغبة شود.
- سوء مغبه ؛ بدی عاقبت . بدفرجامی : آن جماعت را از وخامت عاقبت آن اقدام و سوء مغبه ٔ آن جسارت انتباهی پدید آید و از کرده پشیمانی روی نماید. (المعجم چ دانشگاه ص 17).
ترجمه مقاله