ترجمه مقاله

مغلگاه

لغت‌نامه دهخدا

مغلگاه . [ م َ ] (اِ مرکب ) جای خفت و جست بود از آن دد و چهارپای . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 511). جای خفت و خاست بود از آن ِ دد و چهارپای . (فرهنگ اوبهی ). جای استراحت و خوابگاه آدمی و حیوانات دیگر باشد چه مغل به معنی استراحت و گاه به معنی جای و مقام هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ).خوابگاه و جای استراحت . (ناظم الاطباء) :
قرارگاه و مغلگاهشان همی ز بهشت
به کوهسار کنی و به ژرف غار کنی .
حمزه ٔ عروضی (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 511).
ترجمه مقاله