ترجمه مقاله

مغیرة

لغت‌نامه دهخدا

مغیرة. [ م ُ غ َی ْ ی ِ رَ ] (ع ص ) مغیره . (اصطلاح طب ) در طب قدیم قوه ای است از قوای حیوانی که غذا را به گوشت و خون و رگ و پی و استخوان بدل کند و به عبارت دیگر غذا را مانند اجزای اندامها کند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و آن بر دو قسم است : مغیره ٔ اولی و آن غذا را بعد از هضم به اندامها پیوسته کند و مغیره ٔ ثانیه و آن غذایی را که به اندامها پیوسته ، همانند اجزای اندامها کند از رنگ و شکل ، و از ضعف مغیره ٔ ثانیه برص و بهق پیدا شود و از ضعف مغیره ٔ اولی استسقای لحمی حادث شود، و گویند مغیره ٔ اولی همان قوه ٔ مولده و مغیره ٔ ثانیه همان غاذیه است ، زیرا که در بدن مولود عمل اولی مقدم بر عمل ثانی است . (از بحر الجواهر، یادداشت ایضاً). قوه ٔ غاذیه را مغیره گویند و مغیره ٔ اولی را به مولده و مغیره ٔثانیه به مصوره تعبیر کنند. (کشاف اصطلاحات الفنون ) : و قوت مغیره آن را تمام هضم کرده و به اندامها پیوسته و ماننده کرده ... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). || نزد پزشکان عبارت است از تب دائره که آن را تب نائبه نیز نامند. (کشاف اصطلاحات الفنون ).
ترجمه مقاله