ترجمه مقاله

مغی

لغت‌نامه دهخدا

مغی . [ م َ ] (اِ) گودی . مغاک . عمق . نشیب . گودال . (مقدمه ٔ التفهیم ص قف ) : زمین درشت است و کوهها بر وی چون دندانه هاست بیرون خزیده و آب اندر مغیها گردآمده . (التفهیم ص 165). || ژرفا، مقابل درازا و پهنا در ابعاد جسم . (مقدمه ٔ التفهیم ص قف ). و رجوع به مغ شود.
ترجمه مقاله