ترجمه مقاله

مفاصا

لغت‌نامه دهخدا

مفاصا. [ م ُ ] (از ع ،اِمص ) مفاصاة. رجوع به مفاصاة شود. || سندی است که در تاریخ معین پس از رسیدگی حساب به عضوی که درآمد هزینه بر عهده ٔ او بوده داده می شود، و پس از دریافت آن سند، دیگر از آن تاریخ به بعد رقمهای جزو گذشته به حساب نخواهد آمد . (فرهنگستان ) (از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ) : و التون تمغای کوچک ساخته که بر بروات خزانه ... و مفاصا و مکتوبات دیوانی که جهت معاملات و آب و زمین نویسند زنند. (جامعالتواریخ از یادداشتهای قزوینی ج 7 ص 116). || سند تصفیه ٔ حساب بدهی . (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).
- مفاصا حساب ؛ به معنی مفاصاست . (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).
ترجمه مقاله