ترجمه مقاله

مفاض

لغت‌نامه دهخدا

مفاض . [ م ُ ] (ع ص ) نعت مفعولی از افاضة. و رجوع به افاضة شود. || مستوی و برابر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
- رجل مفاض ؛ مردی که شکم و سینه ٔ او برابر باشد. (از اقرب الموارد). و رجوع به ترکیب بعد شود.
- مفاض البطن ؛ آنکه سینه و شکم وی برابر باشد. (ناظم الاطباء). و منه فی صفته صلی اﷲ علیه وآله و سلم ، و کان مفاض البطن ؛ ای مستوی البطن مع الصدر. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
|| حدیث مفاض فیه ؛ سخن درپیوسته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله