ترجمه مقاله

مفانکة

لغت‌نامه دهخدا

مفانکة. [ م ُ ن َ ک َ ] (ع مص ) پیوسته خوردن طعامی را و ننگ نداشتن و نایستادن از آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || داخل شدن در کاری .(از اقرب الموارد). || لجاجت ورزیدن و پافشاری کردن در دروغ و بدی . (از ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله