ترجمه مقاله

مفتعل

لغت‌نامه دهخدا

مفتعل . [ م ُ ت َ ع َ ] (ع ص ) کار سترگ و دشوار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): جاء فلان بالمفتعل ؛ فلان با کار عظیم آمد. || تزویرشده . گویند: هذا کتاب مفتعل ؛ این خط یا نامه ٔ برساخته و مصنوع است . || شعری که در آن ابداع و ابتکار به کار رفته و گوینده چیزی غریب و نوآورده باشد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله