ترجمه مقاله

مفثة

لغت‌نامه دهخدا

مفثة. [ م َ ف َث ْ ث َ ] (ع اِ) (از «ف ث ث ») بسیاری و افزونی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). کثرت . گویند: لبنی فلان مفثة؛ یعنی بنی فلان چون شمرده شوند بسیار یافته آیند. (از اقرب الموارد). || کثیر مفثة؛ بسیار مهمانی . (منتهی الارب ). فلان کثیر مفثة؛ یعنی فلانی بسیار مهمانی کننده است . (از ناظم الاطباء) || طعام کثیر مفثة؛ یعنی طعام بسیار بابرکت . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
ترجمه مقاله