ترجمه مقاله

مفزع

لغت‌نامه دهخدا

مفزع . [ م ُ ف َزْ زَ ] (ع ص ) شجاع و دلیر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). || جبان . ترسو. (از ناظم الاطباء). جبان . از اضداد است . (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). || آنکه ترس او را زایل و برطرف کرده باشند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله