ترجمه مقاله

مفلل

لغت‌نامه دهخدا

مفلل . [ م ُ ف َل ْ ل َ ] (ع ص ) سیف مفلل ؛ شمشیر رخنه شده . (مهذب الاسماء). نصل مفلل ، پیکان شکسته رخنه دار. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). نصل مفلل ، پیکانی که به سنگ خورده و شکسته شده باشد. (از اقرب الموارد). || ثغر مفلل ؛ دندان باریک و تیزکرده شده . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله