ترجمه مقاله

مقارضة

لغت‌نامه دهخدا

مقارضة. [ م ُ رَ ض َ ] (ع مص ) پاداش دادن . قِراض . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مجازات کردن . (از اقرب الموارد). || تجارت کردن از مال غیری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تجارت کردن با دیگری به اینکه موافق شرطی که با صاحب مال کرده است سود تجارت مابین آنها توزیع شود. (ناظم الاطباء). مضاربه . (اقرب الموارد). شرکت مضاربه . (صراح ). شرکتی که مال از احد شریکین و عمل از دیگری باشد، بخشی معلوم از سود و ضرر برعهده ٔ صاحب مال باشد و آن را مضاربه نیز گویند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || یکدیگر را وام دادن . (المصادر زوزنی ). || با یکدیگر شعر گفتن بر سبیل مجاوبه . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة).
ترجمه مقاله