ترجمه مقاله

مقارنت

لغت‌نامه دهخدا

مقارنت . [ م ُ رَ / رِ ن َ ] (از ع ، اِمص ) مقارنة. رجوع به مقارنة و مقارنه شود. || واقع شدن دو سیاره است در یک درجه از منطقةالبروج : مر آفتاب را و ماه را بدین سبب که اثر هر دو اندر عالم بیشتر است از آثار دیگر کواکب مواصلتی و مقارنتی است که مر دیگر کواکب را به آفتاب آن نیست . (جامع الحکمتین ص 276). پادشاه زادگان به خدمت او (اوکتای قاآن ) رسیدند و چون پروین مسعود شده به مقارنت بدر منیر اجتماع تزیین و تحسین پذیرفت . (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 155). دو دانه مروارید مانند فرقدین که به مقارنت قمر منیر مسعود باشد در گوش داشت . (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 168). و رجوع به مقارنه شود.
ترجمه مقاله