ترجمه مقاله

مقاصاة

لغت‌نامه دهخدا

مقاصاة. [م ُ ] (ع مص ) از کسی دور شدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || نبرد کردن به دوری . (منتهی الارب ) (آنندراج ): قاصانی مقاصاة فقصوته ؛ نبرد کرد با من در دوری ومباعدت پس غالب آمدم بر آن ، و گویند: هلم اقاصیک اینا ابعد من الشر؛ بیا تا نبرد کنم تو را که کدام یک دورتریم از بدی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله