ترجمه مقاله

مقتر

لغت‌نامه دهخدا

مقتر. [ م ُ ت ِ ] (ع ص ) تنگ کننده ٔ نفقه بر عیال . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنکه بر اهل و عیال به نفقه شمار کند. آنکه بر نفقه خواران خود تنگ گیرد. حظّال . حَظِل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به قتر و اقتار شود. || درویش . (ترجمان القرآن ) (مهذب الاسماء). مرد فقیر و درویش و تنگدست . (ناظم الاطباء) : ... علی الموسع قدره و علی المقتر قدره متاعاً بالمعروف حقاً علی المحسنین . (قرآن 236/2). || پالان و زین نیکو ساخت و نیکو نشست که پشت ستور را ازریش نگاه دارد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله