ترجمه مقاله

مقتسم

لغت‌نامه دهخدا

مقتسم . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) قسمت کننده و بهره ٔ خود گیرنده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || با هم سوگندخورنده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به اقتسام شود. || بخش بخش کننده . (ناظم الاطباء). پاره پاره و جزوجزو کننده .
ترجمه مقاله