ترجمه مقاله

مقتی

لغت‌نامه دهخدا

مقتی . [ م َ تا ] (ع مص ) (از: «ق ت و») خدمت کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). خدمت کردن یا خدمت نمودن پادشاه را. (منتهی الارب ). قَتْو. قَتا. قِتا. قُتا. (از ناظم الاطباء). نیک خدمت کردن پادشاهان را. (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). و رجوع به قتا شود.
ترجمه مقاله