ترجمه مقاله

مقحوط

لغت‌نامه دهخدا

مقحوط. [ م َ ] (ع ص ) قحطزده و گرفتارقحط و خشکسالی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله