ترجمه مقاله

مقد

لغت‌نامه دهخدا

مقد. [ م َ ق َدد ] (اِخ ) دهی است به اردن که می را به وی نسبت کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قریه ای است در شام و گویند در حمص . (از معجم البلدان ). و رجوع به مقدی شود.
ترجمه مقاله