مقراةلغتنامه دهخدامقراة.[ م ِ ] (ع اِ) یکی مِقر̍ی . (منتهی الارب ). واحد مقری یعنی کاسه ٔ بزرگ . ج ، مقاری . (ناظم الاطباء). کاسه ٔ بزرگ مهمانی . مِقر̍ی . ج ، مقاری . (از اقرب الموارد).