ترجمه مقاله

مقیت

لغت‌نامه دهخدا

مقیت . [م ُ ] (ع ص ) (از «ق وت ») نگاهبان چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نگاهدارنده . (غیاث ). حافظ چیزی . (از اقرب الموارد). || گواه و حاضر.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث ). شاهدچیزی . (از اقرب الموارد). || توانا و قوت دهنده . (مهذب الاسماء) (السامی ). توانا و روزی دهنده .(غیاث ) (آنندراج ). توانا به قوت دادن و منه قوله تعالی : و کان اﷲ علی کل شی ٔ مقیتاً . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مقتدر مانند آنکه می بخشد برای هر کسی قوت او را و گویند «و کنت علی اسأته مقیتاً»؛ ای مقتدراً. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله