ترجمه مقاله

مقیما

لغت‌نامه دهخدا

مقیما. [ م ُ ] (اِخ ) از شاعران قرن یازدهم هجری است که در طهران اقامت داشت و در همانجا درگذشت . از اوست :
بی جام باده عیش گلستان تمام نیست
دستی که بی پیاله بود شاخ بی گل است .
و رجوع به تذکره ٔ نصرآبادی ص 252 و فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله