ترجمه مقاله

مقیم اصفهانی

لغت‌نامه دهخدا

مقیم اصفهانی . [ م ُ م ِ اِ ف َ ] (اِخ ) میرزا مقیم کتابدار پسر میرزا قواما از شاعران قرن یازدهم هجری است . از اوست :
کیفیت بهار ره هوش می زند
سودا به سر چو باده به خم جوش می زند
گل را مراد ناله ٔ بلبل شنیدن است
زین خنده ها که از لب خاموش می زند.
و رجوع به تذکره ٔ نصرآبادی ص 75 و 76 و فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله