ترجمه مقاله

ملال

لغت‌نامه دهخدا

ملال . [ م ُ ] (ع اِ) خوی و عرق تب . || چوب قبضه ٔ شمشیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || چوب پشت کمان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پشت کمان . (از اقرب الموارد). || دسته ٔ کمان . (ناظم الاطباء). || گرمی پنهان در استخوان . || درد پشت . || بی آرامی از بیماری یا از اندوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله