ملامتگری
لغتنامه دهخدا
ملامتگری . [ م َ م َ گ َ ] (حامص مرکب ) ملامت گر بودن . سرزنش کردن :
برآشفت و برزد بر ابرو گره
گشاده زبان در ملامتگری .
و رجوع به ملامتگر شود.
برآشفت و برزد بر ابرو گره
گشاده زبان در ملامتگری .
مولانا مظهر (از آنندراج ).
و رجوع به ملامتگر شود.