ترجمه مقاله

ملتذ

لغت‌نامه دهخدا

ملتذ. [ م ُ ت َذذ ] (ع ص ) خوش مزه یابنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). لذت برنده . لذت برده . مزه برده . مزه یاب .لذت دیده . لذت یافته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- ملتذ شدن ؛ لذت یافتن و تمتع گرفتن . (ناظم الاطباء). خوش شدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| مأخوذ از تازی ، لذیذ و بالذت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله