ملحجلغتنامه دهخداملحج . [ م ُ ح َ ] (ع اِ) پناهگاه . مُلتَحَج . (ازاقرب الموارد). رجوع به ملتحج شود. || (ص ) قفل ملحج ؛ قفلی که باز نشود. (از اقرب الموارد).