ترجمه مقاله

ملحود

لغت‌نامه دهخدا

ملحود. [ م َ ] (ع اِ) شکاف در عرض گور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکاف در پهنای گور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ص ) قبر ملحود؛ گور بالحد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مرده . در قبر نهاده شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ادب در نوم آن است که برابر قبله خسبند یا بر پهلوی راست بر وضع ملحود یا برپشت بر وضع محتضر. (مصباح الهدایه چ همایی ص 282).
ترجمه مقاله