ترجمه مقاله

ملسع

لغت‌نامه دهخدا

ملسع. [ م ِ س َ ] (ع ص ) هاد ملسع؛ رهبر ماهر. (منتهی الارب ). رهبر و هادی ماهر. (ناظم الاطباء). رهبر حاذق و ماهر برای دلالت . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله