ترجمه مقاله

ملعنة

لغت‌نامه دهخدا

ملعنة.[ م َ ع َ ن َ ] (ع اِ) راه کوفته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). راه کوفته و راه آمد و شد. (ناظم الاطباء). || منزل مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مسکن و منزل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سبب لعنت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هر چیز که سبب لعنت گردد. (ناظم الاطباء). || پلیدی و حدث . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پلیدی و جای قضای حاجت . ج ، ملاعن . و فی الحدیث : اتقوا الملاعن الثلاث ؛ بپرهیزید از سه چیز که موجب لعنت است یعنی از تغوط کردن در راه عبور و آمدوشد و در سایه ٔ درخت و در کنار جوی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله