ترجمه مقاله

ملکیت

لغت‌نامه دهخدا

ملکیت . [ م ِ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مأخوذ از تازی ، مالکیت . تصرف و تملک . (از ناظم الاطباء) : از ملک بیرون است و تصدق است بر مسکینان در راه خدا و حرام است بر من آنکه برگردد همه ٔ آن یا بعضی از آن به ملکیت من . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318). باید که طریق تصرفات صاحب در هرچه موسوم بود به سمت ملکیت او الا ما حرم اﷲ مفتوح و مسلوک دارد. (مصباح الهدایه چ همایی ص 240). اهل حقیقت بواسطه ٔ آنکه جمله ٔ اشیاء را در تصرف و ملکیت مالک الملک بینند امکان حوالت مالکیت با غیرروا ندارند. (مصباح الهدایه ایضاً ص 375). || (اصطلاح حقوق ) رابطه ای است حقوقی بین شخص و چیز مادی (جاندار یا بی جان و منقول یا غیرمنقول ) یا توابعچیز مادی (مانند منافع خانه یا اتومبیل ) که به موجب این رابطه علی الاصول حق همه گونه بهره برداری از آن چیز را دارد مگر اموری که قانون استثنا کرده باشد . (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ). || حقیقت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله