ترجمه مقاله

ملی

لغت‌نامه دهخدا

ملی ٔ. [ م َ ] (ع ص ) توانگر. (مهذب الاسماء) (غیاث ). توانگر و مالدار یا مالدار نیکومعامله . ج ، مِلاء، مُلَآء،اَملِئاء. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). توانگر مالدار مقتدر یا خوش معامله . و مَلی ّ نیز گویندو در اکثر روایات همین صورت مسموع شده است . (از اقرب الموارد). رجوع به مَلی و مَلی ّ (معنی آخر) شود.
ترجمه مقاله