ترجمه مقاله

مماکس

لغت‌نامه دهخدا

مماکس . [ م ُک ِ ] (ع ص ) آنکه تشویش می کند در بیع و کم می کند در ثمن . (ناظم الاطباء). با کسی به چیزی بخیلی کننده و تشویش کننده ٔ در بیع و کم کننده در ثمن . (از منتهی الارب ). رجوع به مماکسة شود. || مکار. حیله باز.پرمکر. (از ناظم الاطباء). اما معنی اخیر در کتب در دسترس نیست و می نماید که این معنی مربوط به لغت «مماکر» باشد نعت فاعلی از مماکرة. (یادداشت لغت نامه ).
ترجمه مقاله