ترجمه مقاله

ممتثل

لغت‌نامه دهخدا

ممتثل . [ م ُ ت َ ث ِ ] (ع ص ) مثل آورنده . داستان زننده . || داستان گوینده . || تصورنماینده و با خود صورت بندنده . || پیروی کننده طریقه ٔ کسی را و از آن تجاوزناکننده . (از منتهی الارب ). پیرو دین و آیین و قانون .(ناظم الاطباء). || فرمانبرداری کننده . (ازمنتهی الارب ) (از آنندراج ). مطیع. فرمانبردار. مطیع فرمان و حکم . || مقلد. (از ناظم الاطباء). || قصاص گیرنده از کسی . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله