ترجمه مقاله

ممضا

لغت‌نامه دهخدا

ممضا. [ م ُ ] (ع ص ) امضاشده و تصدیق شده و رقم شده . (ناظم الاطباء). ممضی . رجوع به ممضی شود.
- ممضا داشتن ؛مورد موافقت و مصدق و قابل قبول تلقی کردن و پذیرفتن .
ترجمه مقاله