ترجمه مقاله

مناحس

لغت‌نامه دهخدا

مناحس . [ م َ ح ِ ] (ع ص ، اِ) نامبارکها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). چیزهای شوم نامبارک . ج ِ نحس . (ناظم الاطباء). چیزهای مشئوم و منحوس ، و آن جمع نحس است بر غیر قیاس و یا جمع مَنحَس است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله