ترجمه مقاله

مناداة

لغت‌نامه دهخدا

مناداة. [ م ُ ] (ع مص ) کسی را خواندن . نداء. (المصادر زوزنی ). خواندن و آواز دادن . رجوع به منادات شود. || با دیگری نشستن در انجمن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || با هم نازیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || راز را آشکار کردن . || پیدا گردیدن راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دیدن و دانستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله