ترجمه مقاله

منادمة

لغت‌نامه دهخدا

منادمة. [ م ُ دَ م َ ] (ع مص ) با کسی ندیم کردن . (المصادر زوزنی ). با همدیگر به مجلس شراب نشستن و همنشینی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نشانیدن کسی رادر مجلس شراب و همنشینی کردن با او. نِدام . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به منادمت شود.
ترجمه مقاله